خلاصه داستان : قدرت و جهانگیر جاعلان معروف که تحت تعقیب پلیس میباشند با لباس و چهره مبدل قصد دارند از کشور بگریزند اما در میان راه دچار ماجراهایی میشوند که …
خلاصه داستان : چهار نفر ناخواسته از یک صبح تا شب وارد یک ماجراجویی هیجانانگیز میشوند…
خلاصه داستان : روح انگیز به این نتیجه می رسد که بدبیاری های خانواده اش نتیجهی پشت گوش انداختن وصیت جدش است. برای همین به تکاپو می افتد تا نگارگری قدیمی را به هر قیمت به خانه برگرداند.
خلاصه داستان : در همسایگی خانه جدید آقای طهماسب که به تازگی به آن نقل مکان کرده، یک سالن عروسی قرار دارد. بنابراین شخصیت های عروسکی جدیدی که اکثر آن ها کارکنان این سالن عروسی هستند به زندگی او اضافه شده و اتفاق های جذابی را رقم می زنند.
خلاصه داستان : در خلاصه داستان این سریال آمده است: «بزرگ ترین کشف بشریت در راه است!»
خلاصه داستان : «غلام» در جنوب ایران غواص است. یک روز «بهین» که بدهی سنگینی بالا آورده، از او کمک میخواهد. «غلام» که به «بهین» علاقه دارد تصمیم میگیرد به او کمک کند. اما حل مشکل «بهین» برای غلام دردسرهای زیادی را به دنبال دارد.
خلاصه داستان : در خلاصه داستان سریال آمده است: «از این به بعد، جسم و روح و روان تو مال منه…»
خلاصه داستان : افسران آگاهی با پروندههای مختلف دست و پنجه نرم میکنند. هر قسمت به پروندههای مختلفی از جمله کلاهبردای، آدمربایی و غیره میپردازد و نشان میدهد که نیروی انتظامی، پلیس آگاهی، پلیس امنیت اقتصادی و راهور ناجا هر کدام چگونه در حل هر پرونده نقش دارند.
خلاصه داستان : «زنهار که طراز و طریقت گمشده و مجاز و حقیقت به هم آمیخته. سهم رعیت کابوس است و سهم سلطان تخت طاووس. کجاست تدبیر کریمخان که تاج شاهی پس بگیرد از ما ندانمکارها؟ کجاست شمشیر نادر که انتقام بکشد از ما خرابکارها؟ مملکت آشفته است و امیرکبیر در گور خفته. هر نامی […]